انگار اسامی ما بدون پیشوند، به خودی خود اعتباری ندارد. انگار عناوینند که به اسم ما بزرگی می بخشند. انگار ما خود هیچ نداریم و با اضافه کردن عناوین می خواهیم به خود مشروعیت و اعتبار ببخشیم.
متاسفانه به این مساله در فیلم هایمان هم دامن میزنیم. به سریال های ایرانی توجه کنید. گاهی مشاهده میشود در یک دیالوگ 10 کلمه ای، پنج تای آن «مهندسه»!:
مهندس سعیدی وقت ندارند، الان جلسه هستند! (دیالوگ ثابت منشی ها در فیلم ها).
مهندس کیانفرد، امشب شام تشریف بیارید خونه ما!.
دکتر، فکر میکنی مشکل از کجاست.
دکتر جان، پسرم، بیا ببین کی اومده.
تا ببینیم نظر مهندس ایرانمنش چیه...
احتمالا برای همینه که عاشق گواهینامه و مدرکیم. هدفمان یادگرفتن یک چیز جدید نیست! بلکه میخواهیم به عنوانش برسیم.
به قول یکی از دوستان، کافیه بگن فلان جا کلاس x گذاشته Certificate میده. حالا اصلا چه نوعی، با چه موضوعی، بدرد بخور هست یا نیستش مهم نیست، مهم اینه که گواهینامه رو بده. همه بدو بدو میرن ثبت نام میکنن. هزینه های زیادی هم برای گرفتن این گواهینامه ها میشه که اغلب هم نتیجه مطلوبی نداره و اصولا مخاطب چیزی یاد نمیگیره.
تاکنون شنیده اید که بگن «پرفسور انیشتن»، اما ما میگیم «پرفسور حسابی».
شنیده اید که بگن «دکتر بیل گیتس» اما ما میگیم «دکتر هشترودی»
راستی دقت کردین هیچ کدوم از رئیس جمهورهای کشورهای دیگه عنوان ندارن. مثلا همین اوباما، دکتر اوباما! یا مرکل، مهندس آنگلا مرکل! J، دکتر پوتین!... واقعا خنده داره. ولی چرا ما وقتی به خودمون این عناوین رو میدیم خندمون نمیگیره؟! تازه کلی هم با اونا ذوق می کنیم!
واقعیت چیست؟
واقعیت این است که این فرد و شخصیت اوست که به نام او اعتبار و بزرگی می بخشد نه عنوانش. زمانی که اسم بیل گیتس می آید همه شخصیت و خدماتی که به علم کرده را به یاد می آورند و اصلا کاری ندارند که او مدرک دارد یا نه؟ برایشان مهم نیست که او دکتر است یا مهندس، بلکه مهم این است که بنیانگذار یکی از بزرگترن شرکت های تولید و توسعه نرم افزار است. این خود بیل گیتس است که به نامش شخصیت و اعتبار می دهد. اما ما به دنبال عناوین هستیم تا به ما شخصیت دهند.
نکته:
برای گرفتن مدرک دکترا سال ها زمان و هزینه نیاز است. پس از گرفتن مدرک دکترا ما به دو چیز مهم دست می یابیم:
-
مدرکی که از طرف دانشگاه به ما داده می شود که کاربردهای زیادی داره! تدریس، تجارت، گرفتن امتیازهای مختلف و خلاصه برای جامعه مفید بودن.
-
نوعی جهان بینی جدید، خداشناسی، اخلاق و کرداری متفاوت و درک بهتر دنیای اطراف. دنیای اطرافمان را به یک شکل دیگه ای میبینیم. یاد می گیریم همه انسان ها به خاطر انسان بودنشان ارزشمندند و قابل احترام، نه به خاطر مدرکشان!
نکته اینجاست جنبه اول ماجرا با صرف هزینه های زیاد مادی و معنوی بدست می آید و به سال ها زمان نیاز دارد. اما با کمی دقت و تنها صرف هزینه معنوی که همان تغییر در خودمان است، می توانیم به قسمت دوم در مدت زمانی کوتاه برسیم. بدون اینکه نیازی به مدرک داشته باشد!
بماند که برخی قسمت دوم مساله را هیچوقت درک نمی کنند، حتی زمانی که به قسمت اول رسیدند!