پیشگفتار
مثل هر روز صبح از خواب بيدار شديد و براي صرف صبحانه به آشپزخانه ميرويد. همه چيز حاضر است. سر ساعت 7. حتي بدون يک دقيقه تاخير. ربات خدمتکار شما طبق برنامه ريزي قبلي هر روز 6 صبح شروع به کار مي کند. نظافت، دم کردن چاي، آماده کردن صبحانه و.... کار هر روزش است. اسمش K57. اعتراضي ندارد. چون ربات است و ربات ها احساس ندارند.
به شما سلام مي کند. به او اعتنا نمي کنيد. نسبت به اينکه چاي امروز کمي پر رنگ شده اعتراض مي کنيد. محکم ميزنيد توي سرش! و او فقط ميگويد: «چشم». تازه گاهي اوقات که دلتان از جاي ديگري پر است، دق دليتان را سر K57 خالي مي کنيد! و چند تا دري وري هم نصارش مي کنيد. ناراحت نميشود. او فقط کارش را انجام مي دهد. هر بلايي که خواستيد ميتوانيد سرش بياوريد.
محبت، قدرداني، خوشرفتاري، حقوق شهروندي، اعتراض. اينها چيزهايي است که ربات شما از آنها سر در نمي آورد. دستمزدي هم از شما نمي خواهد!
چندي بعد مثل هميشه از خواب بيدار مي شويد براي صرف صبحانه به آشپزخانه مي رويد. روز قبل تصميم گرفته بوديد چون سلام کردن ربات تکراري شده حتما امروز آن را از تنظيماتش حذف کنيد. در همين فکر هستيد که به ميز صبحانه مي رسيد. با تعجب به ميز صبحانه نگاه ميکنيد. خالي است!؟ چاي هم حاضر نيست. K57 را نمي بينيد. با خود ميگوييد: «باز اين لعنتي خراب شده» و بلند صدايش مي زنيد: «کدوم گوري هستي؟»! چشمتان به برگه ي کاغذي مي خورد که روي ميز گذاشته شده. انگار چيزي روي آن نوشته شده است:
«من ديگر نميتوانم اين وضعيت را تحمل کنم. به حقوق من اهميتي داده نمي شود. در قبال خدماتي که مي دهم دستمزدي نميگيرم که هيچ، توهين هم مي شنوم.
من مي روم و به گروه رباتهاي معترض مي پيوندم. به زودي حق خود را از شما انسان هاي بيرحم خواهيم گرفت.
امضا
K57»
از تعجب داريد شاخ در مي آوريد! باورتان نمي شود. با خود مي گوييد: «مگر ربات هم ناراحت میشود؟!»
احتمالا مشابه اين داستان را در فيلم هاي علمي و تخيلي ديده ايد. فيلم هايي که در آنها ربات ها شورش کردهاند و مي خواهند از انسان ها انتقام بگيرند. آيا اين اتفاق روزي خواهد افتاد؟ آيا ما روزي قادر خواهيم بود ربات هايي بسازيم که درک، شعور و از همه مهم تر هوش داشته باشند و مثل ما انسانها بفهمند و فکر کنند؟ نظر شما چيست؟
تاکنون چه ساختهايم؟
سال 88 و در مطلب «رايانه حضرت آدم» سعي کردم به نحوهی عملکرد مغز پرداخته و شباهتهای عملکرد کامپيوترها را با مغز انسان بررسي کنم. در آنجا ديديم که کامپيوترها کاملا مشابه مغز عمل ميکنند. تمام قطعات آنها را يک به يک در مقابل قسمتهايي مشابه در مغز قرار داديم. هرچند در اکثر موارد به اين نتيجه رسيديم که مغز عملکرد بهتري نسبت به کامپيوتر دارد، اما تقريبا ميتوان گفت کامپيوترها از لحاظ سختافزاری چيزي از مغز انسان کم ندارند. پس چرا ماشینهای دیجیتال هوشمند نیستند و با محدوديتهاي فراواني مواجهاند؟ بزرگترين مشکلي که امروزه در طراحي کامپيوترها وجود دارد اين است که کامپیوترها نميفهمند!.
تاکنون تلاشهای فراوانی برای افزودن قابلیت هوشمندی به ماشینهای دیجیتال صورت گرفته است. اما شاید گزافه نباشد اگر بگوییم این تلاشها ناموفق بودهاند. میتوانیم بگوییم «مسیر از ابتدا اشتباه بوده و محیط دیجیتال قابلیت هوشمند شدن را ندارد»؟ در این مطلب سعی داریم چرایی این نقص را بررسی کنیم.
برای درک موضوع ابتدا باید تصوری از یک ماشین هوشمند داشت. اینکه چه انتظاراتی از آن میرود و چه ماشینی را میتوان هوشمند دانست. سپس بررسی کنیم چرا تاکنون بشر موفق به ساخت ماشین هوشمند نشده است.
تست تورینگ / چه ماشینی هوشمند است؟
در دهه 1950 و در دورهی جنگ جهانی دوم پرسش مهمی مطرح بود و آن اینکه به فرض که شخصی ادعا کرد یک ماشین هوشمند ساخته است، چگونه ماشین وی را آزمایش کنیم و دریابیم آن ماشین از هوش برخوردار است؟
آلن تورینگ که در زمان جنگ جهانی دوم به رمزشکنی کدهای آلمان ها مشغول بود (پیتر رایت در کتاب شناسایی و شکار جاسوس به سرنوشت وی اشاره می کند-صفحه 131 پاراگراف سوم- اینجا را بخوانید) روشی را مطرح کرد که به آزمون تورینگ معروف شد.
این آزمون به این صورت انجام میگیرد که یک شخص به عنوان قاضی در یک اتاق با یک ماشین در اتاقی دیگر به صورت متنی گفتگو میکند (chat). اگر داور پس از اتمام گفتگو پی به ماشین یا انسان بودن مخاطب خود نبرد، ماشین هوشمند است. البته روش امروزی این آزمون کمی تغییر کرده است (به مطلب آلن تورینگ و میزخدمت برخط (online) مراجعه شود).
آزمون تورینگ معروفترین آزمون برای آزمایش هوشمندی ماشین است. آزمونی که تا به امروز هیچ ماشینی نتوانسته آن را به صورت کامل با موفقیت پشت سر بگذارد. در حالی که این آزمون برای انسان هوشمند بسیار ساده به نظر میرسد.
اما تعریفی که ما در ابتدا دربارهی هوشمندی ماشین ذکر کردیم، بسیار فراتر از آزمون تورینگ بود. رباتهایی که میتوانند فکر کنند، ناراحت شوند، نامه بنویسند، اعتراض کنند، احساس و عواطف داشته باشند و در مجموع هوشمند باشند. تمام چیزی که انسان دارد.
به نظر میرسد باید بیشتر نحوهی کارکرد ذهن انسان را باز کرده و با جزئیات بررسی کنیم.
هوش کجاست؟
اغلب اختراعات انسان با الهام از طبیعت و مهندسی معکوس از آن ساخته شده است. بیشک هوشمندترین موجود شناخته شده انسان است. پس اگر بخواهیم ماشینی بسازیم که دقیقا مشابه انسان هوشمند باشد، ابتدا باید ساز و کار ذهن انسان را مهندسی معکوس کرده و دریابیم ذهن انسان چگونه کار میکند.
اولین پرسشی که در این مورد مطرح میشود جایگاه هوش است. به واقع هوش کجاست؟! این پرسش ممکن است کمی عجیب به نظر برسد. همه ما به محض اینکه صحبت در مورد هوش میشود، توجهمان متوجه مغز میشود. اما آیا واقعا هوش انسان در مغز اوست؟ اما اگر این فرضیه را صحیح فرض کنیم، پرسشهای بیپاسخی مطرح میشود.
در مطلب «رايانه حضرت آدم» دریافتیم که کامپیوترها تقریبا تمام ابزاری که مغز انسان در اختیار دارد را در اختیار دارند. پس چرا کامپیوترها هوشمند نیستند؟ چرا ماشینهای دیجیتال احساس و عواطف ندارند؟ و...
باید گفت حقیقت چیز دیگری است. به نظر میرسد جایگاه هوش در مغز انسان نیست و مغز تنها جنبهی مادی هوش است. در واقع تمام عواطف، احساسات و هوش انسان از «روح» وی سرچشمه میگیرد.
برای اثبات این موضوع باید تجربیات خود را در تنها دنیایی که هوشیار و با روح خود به آن سفر میکنیم!، بررسی کنیم: «خواب».
در اینجا قصد نداریم دنیای ماورایی را مورد بحث قرار دهیم. چرا که نه تنها از حوصلهی این بحث خارج است، بلکه دلایل ریاضی و فیزیکی برای آن وجود ندارد و باعث سردرگمی بیشتر میشود. پس فقط به تشریح اتفاقات بسیار ساده که در خواب آنها را تجربه میکنیم پرداخته و از بیان جزئیات خودداری خواهیم کرد.
هوش در خواب!
قبلا گفتیم که ما تصور میکنیم عواطف، احساسات و هوش انسان در مغز او است. پس چرا در خواب و در زمانی که روح کاملا از جسم مادی جداست تمام اطلاعاتی که در دنیای مادی به دست آوردهایم را در خواب نیز همراه خود داریم؟
پدر، مادر، برادر، خواهر، دوستان و آشنایان و... خود را در خواب میبینیم. آنها را میشناسیم. نام، چهره، حتی لباسهایی که چند سال پیش داشتهاند را با جزئیات کامل به خاطر داریم. خاطراتی که با آنها داشتهایم را به یاد میآوریم. تمام اینها زمانی که ما از مغز خود جدا شدهایم و احتمالا به آن دسترسی نداریم اتفاق میافتد (اگر فرض کنیم تلهپاتی[1] یا دوهم اندیشی بین مغز و روح در آن زمان وجود نداشته باشد).
احتمالا تاکنون اتفاق افتاده که در خواب به جسمی دست بزنید. یا با شخصی دست دهید. بسیار جالب است که حس لامسه که در آن زمان داریم، کاملا مشابه حسی است که در زمان بیداری و در دنیای فیزیکی آن را تجربه میکنیم!.
همینطور برای احساسات و عواطفمان. در خواب ناراحت یا خوشحال میشویم. میتوانیم احساس درد داشته باشیم. گریه، خنده، تجربیات شخصی و حتی کاری، همه و همه را به همراه داریم.
اگر حواس و احساسات، اطلاعات و هوش ما در مغز است، پس چرا زمانی که به مغز دسترسی نداریم، همهی آنها همراه ما هستند؟
به نظر میرسد تمام هوش انسان و اطلاعات ذخیره شده، خاطرات، عواطف، احساسات و غیره در روح انسان است نه در مغز. در واقع بهتر است بگوییم جایگاه هوش انسان در روح است، نه در مغز.
برای جنبهی معنوی آن نیز تنها به این برداشت از قرآن اشاره میکنیم که در روز قیامت زمانیکه اعمال انسان پیش روی وی قرار میگیرد، انسان گناهان خود را منکر خواهد شد (سوره یس، آیه 65: دستهای آنها با ما سخن می گویند، و پاهای آنها به اعمالشان گواهی می دهند). این زمانی است که جسم سالها است از بین رفته و انسان با روح خود در آنجا ظاهر شده است. پرسش اینجاست که انسان چه چیزی را منکر میشود؟ گناهانی که آنها را به خاطر میآورد و نسبت به آنها اطلاعات دارد. اگر اطلاعاتی از زندگی خود به همراه نداشته باشد که منکر نمیشود. انسان چیزی را انکار میکند که آن را میداند.
پس این روح است که فکر میکند، میفهمد، اطلاعات، خاطرات، احساسات و عواطف ما را در خود جای داده است. در واقع کلمه «من» به روح اشاره دارد نه جسم. این روح من است که این نوشتار را به نگارش در میآورد و جسم انسان بالاخص مغز تنها جنبهی مادی آن است.
بهتر است در این مورد به همینجا اکتفا کنیم. چرا که همانطور که گفته شد، تحقیق بیشتر در این باره نیاز به اطلاعات بیشتر در مورد دنیای متافیزیکی دارد که از این بحث خارج بوده و از آن مهمتر انسان هنوز نتوانسته آن را دریابد.
چرا ماشین های دیجیتال نمیتوانند هوشمند باشند؟
مهمترین دلیل این مدعا همین دیجیتال بودن آنها است. چرا انسان ماشین دیجیتال را به وجود آورد؟ پاسخ این پرسش بسیار ساده است. چرا که توانایی پردازش مقادیر آنالوگ را نداشت. هنوز هم ندارد. به همین خاطر مجبور شد همهی مقادیر را گرد[2] کند. این شد که ریاضی گسسته و محیط دیجیتال به وجود آمد.
دنیای اطراف ما دنیای آنالوگ و سرشار از بینهایتها است. دنیایی بسیار دقیق و به دور از بنبست، مقادیر تعریف نشده، خطا و.... برعکس محیط دیجیتال که بسیار محدود است.
در محیط دیجیتال به وفور بنبست مشاهده میشود. به دلیل هزینهبر بودن پیدا کردن راهحل برای خروج از بنبستها (و یا غیرممکن بودن آن) در ماشینهای دیجیتال، از آنها صرف نظر شده و سعی میشود از وقوع بنبست جلوگیری شود (به کتاب مفاهیم سیستمعامل، نوشته حمیدرضا مقسمی مراجعه شود). اما اگر بنبستی اتفاق بیفتد، ماشین دیجیتال یا در یک چرخه گیر کرده و یا به حالت توقف کامل درآمده است. چیزی که در کامپیوترها به وفور مشاهده میشود. این در حالی است که ذهن انسان به راحتی میتواند بنبست را تشخیص داده و حتی پس از وقوع، از آن خارج شود.
برای درک بهتر تفاوتهای محیط دیجیتال و آنالوگ مثالی را مطرح میکنیم.
اشکال در محیط دیجیتال
هیچ تصویر و شکلی در کامپیوترها واقعی نیست. هیچ خط، مثلث، مربع، دایرهی واقعی در کامپیوترها وجود ندارد. آنها تنها شبیه آنچه هستند که میخواهند نشان دهند. حتی تصاویر محیط دیجیتال نیز به هیچ وجه قابل مقایسه با تصاویر موجود در محیط آنالوگ نیستند. آنها تنها ماتریسهایی محدود (x,y,z) چند بعدی هستند که تصویری را خلق میکنند که به تصویر واقعی در محیط آنالوگ شباهت دارد. به همین خاطر است که این تصاویر در اندازههای مختلف کیفیتهای متفاوتی دارند.
اما در محیط آنالوگ اینطور نیست. در محیط آنالوگ تصاویر از نقاط به هم «پیوسته» و «نامحدود» (بینهایت) تشکیل میشوند. کیفیت در این محیط معنایی ندارد و با دور یا نزدیک شدن افزایش یا کاهش نمییابد.
بهتر است برای درک موضوع مثالی مطرح کنیم. سادهترین مثال ممکن که میتواند در اینجا به فهم بهتر مساله کمک کند، چالش کشیدن اشکال و به خصوص دایره در کامپیوترها است.
دایره، ترسیمی غیرممکن در محیط دیجیتال!
اینکه یک دایره در محیط دیجیتال چه مقدار به یک دایره شباهت دارد، بستگی به ماتریسی دارد که دایره در آن ترسیم میشود. فرض کنیم میخواهیم در یک ماتریس تک بعدی 10*10 بزرگترین دایره ممکن را ترسیم کنیم (تصویر 1).
تصویر 1- ماتریس 10 * 10 برای کشیدن دایره
این نکته را یادآوری میکنم که ترسیم تمامی اشکال در کامپیوترها تنها با معادلات ریاضی ممکن است. نه تنها اشکال، تمامی فعالیتها در ماشینهای دیجیتال از طریق راهحلهای ریاضی انجام میشود. به این معنا که اگر برای عملی نتوان رابطهی ریاضی گسسته نوشت، آن عمل در ماشین دیجیتال امکانپذیر نیست.
سادهترین رابطه برای ترسیم دایره در یک ماتریس، استفاده از sin و cos به شکل زیر است:
r شعاع دایره
x و y مختصات یک نقطه روی محیط دایره
برای ترسیم دایره تنها کافیست یکچهارم آن را ترسیم کرده و از قرینه کردن برای ترسیم باقی شکل استفاده کنیم. ما در اینجا به صورت دستی محاسبات را انجام داده و از نوشتن کد اصلی برنامه اجتناب میکنیم (برای دریافت کد برنامه «کشیدن دایره و خط بدون استفاده از توابع آماده» به اینجا مراجعه کنید).
چون ماتریس ما 10*10 است و میخواهیم بزرگترین دایره ممکن را (در وسط آن) ترسیم کنیم، پس r=4 میگیریم (اندیس آرایه از صفر آغاز میشود) و محور مختصات را در وسط ماتریس فرض میکنیم (تصویر 2). باید یکچهارم دایره را در یکچهارم بالا سمت راست ماتریس ترسیم کنیم. این نکته را یادآوری میکنیم که روش جاری کمی با روش رسم دایره با کامپیوتر که باید با کد و برنامهنویسی نقاط مشخص شوند متفاوت است، اما الگوریتمها یکی است.
تصویر 2- یکچهارم بالا سمت راست که یکچهارم دایره در آن ترسیم خواهد شد
تعیین α بسیار مهم است. چرا که هر چه مقادیر α به هم نزدیکتر باشد، شکل ترسیم شده به دایره نزدیکتر خواهد شد. اما تعیین α در محیط دیجیتال محدود است. به این معنا که مقدار α بستگی به اندازه ماتریس دارد. به عنوان مثال در ماتریس 10*10 ما، تعیین α با مقدار تغییر کمتر از 15 درجه هیج تاثیری در خروجی نخواهد داشت و تماما یک خانه ماتریس را روشن خواهند کرد.
به صورت زیر α را مقداردهی کرده و x و y را بهدست میآوریم:
همانطور که گفته شد، به دلیل گسسته بودن مقادیر در کامپیوترها، مجبوریم مقادیر اعشاری را به نزدیکترین مقدار و مقادیر میانی را به پایین گرد میکنیم و اگر مقدار گرد شده از محدودهی ماتریس خارج شد، آن را به نزدیکترین مقدار در محدودهی ماتریس تبدیل میکنیم. بدینصورت یکچهارم دایره مطابق تصویر 3 بهدست میآید.
تصویر 3- یکچهارم دایره بهدست آمده
یک چهارم دایره ترسیم شده در تصویر 3 بدون گسستگی است. اما در ماتریسهایی با ابعاد بزرگتر گسستگیهایی بین خانههای انتخاب شده به وجود خواهد آمد که در این حالت میتوان بین گسستگیها با استفاده از رابطه ریاضی خط، خطی ترسیم کرد.
برای ترسیم دایره کامل باید یکچهارم تصویر 3 را بر روی چهار قسمت دیگر ماتریس قرینه کنیم تا دایره نهایی که در تصویر 4 مشخص شده بهدست آید (این ترسیم را میتوان با ایجاد سندی 10 در 10 پیکسلی در نرمافزار Photoshop آزمایش کرد).
شاید غیرمنطقی بهنظر برسد اما این یک دایره است! بله یک دایره. البته شاید بهتر باشد بگوییم که شبیه دایره است. هرچه از نمای دورتری به این شکل نگاه کنیم، بیشتر به یک دایره شبیه خواهد شد (تصویر 5). هرچه ماتریس از ابعاد بزرگتری برخوردار باشد، دایره ترسیم شده دقیقتر خواهد بود. اما همانطور که قبلا گفتیم، امکان ترسیم یک دایره واقعی در کامپیوتر وجود ندارد. چرا که یک دایره در محیط آنالوگ از نقاط به هم پیوسته تشکیل شده که این در محیط دیجیتال امکانپذیر نیست. تصویر 6 نمونهای از دایره در محیط آنالوگ را نشان میدهد.
تصویر 4- دایره نهایی بهدست آمده
تصویر 5- دایره ترسیم شده از نمای دور
تصویر 6- دایره در محیط آنالوگ
مقدار α در محیط آنالوگ برای ترسیم دایره نامحدود است. دایره در محیط آنالوگ دارای بینهایت مقدار α و به طبع آن x,y خواهد بود.
روح، سیستم عاملی تمام عیار
برای ایجاد و توسعه یک نرمافزار ساده در کامپیوتر نیاز به صرف ساعتها وقت، انرژی و نیروی انسانی متخصص است. Photoshop، InDesign، Illustrator را که به جرات میتوان از آنها به عنوان بهترین مجموعه نرمافزاری در حوزهی گرافیک و ترسیم وکتور[3] نام برد، را در نظر بگیرید. پس از سالها توسعه همچنان محدودیتهای فراوانی دارند. این درحالی است که برای ایجاد امکانی جدید در آنها، هر ساله وقت و انرژی زیادی صرف میشود. حال تمام این کارها در هوش انسان با قابلیت توسعه! وجود دارد.
شخصی را در ذهن خود تصور کنید. از وی تصویری 3*4 (پرسنلی) در ذهن خود بگیرید. در ذهنتان او را در لباس یک زندانی تصور کنید. در لباس یک پلیس، پزشک، معمار و.... فرض کنید تصادف کرده و جراحات زیادی دیده است. در این حال، او را چگونه تصور خواهید کرد؟
میبینید که این کار در ذهن شما بدون نیاز به نصب یا بهروزرسانی نرمافزاری، با قابلیت توسعه امکانپذیر است. در واقع هر چیزی را میتوان در ذهن تصور کرد. اما همین تصورات به نظر ساده در کامپیوترها به ساعتها زمان نیاز خواهد داشت. این در حالی است که ما مثالی بسیار ساده را مطرح کردیم. در اغلب موارد تصورات ما امکان پیادهسازی در کامپیوترها را ندارند.
نیازی به یادآوری نیست که تمام نرمافزارهای کامپیوتری در محیطی به نام سیستمعامل اجرا میشوند که علیرغم تلاشهای صورت گرفته تا امروز، همچنان مشکلات زیادی دارند. آیا هوش انسان نیز سیستمعامل دارد و تصورات ما در محیطهایی مشابه نرمافزارهای کامپیوتری اجرا میشوند؟ (به مطلب «رایانه حضرت آدم»، فصل دوم – نرمافزار، بخش اول – نرمافزارهای سیستمی، 1- سیستمعامل مراجعه شود)
جمع بندی
همانطور که گفته شد، در این نوشتار از مطرح کردن مباحث فلسفی، روانشناسی و متافیزیکی اجتناب شده و این به دلیل عدم امکان بسط این مباحث به محیط دیجیتال بود.
بحث در اینباره بسیار است. هوش پدیدهای آنالوگ است و امکان پردازش محیط آنالوگ با ماشینهای جاری وجود ندارد. اما با تمام این اوصاف نباید روند توسعه محیط دیجیتال را متوقف کرد. فعلا این تنها راه بشر برای ساخت ماشینهایی است که بتوانند زندگی را سادهتر کنند.
با این حال به نظر میرسد باید پذیرفت که انسان قادر به ساخت ماشینی به معنای واقعی هوشمند شبیه خود نخواهد شد و این بیشتر به تخیل شبیه است.
پیوند مرتبط: